بهانه
ای تو بهانه واسه موندن ای نهایت رسیدن ...
ای تو خود لحظه بودن تو طلوع صبح خورشید و دمیدن ...
ای همه خوبی، همه پاکی، تو کلام آخر من ...
ای تو پر از وسوسه عشق تو شدی تمامی زندگی من ...
اسم تو هر چی که میگم همه تکرار تو حرفهای دل من ...
چشم تو هر جا که میرم جاریه تو چشمهای منتظر من ...
تو رو اون لحظه که دیدم به بهانه هام رسیدم ...
از تو تصویر کشیدم که اونو هیچ جا ندیدم ...
تو رو از نگاهت شناختم قصه از عشق تو ساختم ...
تو رو از خودت گرفتم با تو یک خاطره ساختم
+ نوشته شده در شنبه هشتم تیر ۱۳۹۲ ساعت 18:11 توسط محمد جوادنکویی
|